هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه سن داره

هامان هستی مامان

خاطرات شیرین

1390/2/31 22:31
نویسنده : مامان رزیتا
548 بازدید
اشتراک گذاری

پسرعزیزم چند روزی میشه که بدون اتکا به جایی خودت قدم بر می داری Shukhi.Comاولین لحظه گام برداشتنت بعداز ظهر روز 27 اردیبهشت بود از سر کار برگشته بودم دیدن این مسئله منو کلی ذوق زده کرده بود Shukhi.Comگوشی تلفن رو برداشتم به    مادرجون،خاله و بابا حامد خبر دادم از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم

Shukhi.Com

خداروشکر که خدای بزرگ بر من حقیر منت گذاشت و نعمت مادر بودن و لذت بردن از تمام این لحظه ها رو نصیبم کرد امیدوارم که که خداوند این لطفشو شامل تمام کسانی کنه که آرزوی داشتن این نعمت رو دارن

البته پسرم می دونم که از این به بعد به مراقبت بیشتری نیاز داری قول می دم سعی خودمو می کنم البته بابا حامد هم خیلی توی پیشرفت شما نقش داره Shukhi.Comبعد از کار روزانه که به خونه می رسه به جای استراحت وقتشو با شما می گذرونه و باشما فوتبال بازی می کنه ویا چون شما به گردش علاقه داری مارو می بره ماشین سواری تا شما لذت ببری Shukhi.Comهر چند گل پسرم  وقتی مابا شما هستیم خستگی برامون معنا نداره موفق و سلامت و پیروز باشی عسلم

Orkut Myspace Good Luck Scraps, Graphics and Comments

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماهان
31 اردیبهشت 90 13:23
هامان جون با قدمهایی محکم و استوار چون کوه به جلو گام بردار
مامان ماهان
1 خرداد 90 11:05
ای جانم چه قدر ناز شده قربون نگاه نازت برم
معصومه
4 خرداد 90 8:32
قربونت برم انشاءالله قدمهايي كه برمي داريد براي زندگي خودت و مامان و بابا پر از خير و بركت و سلامتي باشه
ملی
4 خرداد 90 11:02
فدات بشم من قند و عسلم همیشه قدم هات استوار باشه