کودک آفریقایی
«یک شعر از یک کودک آفریقایی»
وقتی به دنیا میام، سیاهم
وقتی بزرگ میشم، سیاهم
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم
وقتی مریض میشم، سیاهم
وقتی می میرم، هنوزم سیاهم
و تو، ای آدم سفید
وقتی به دنیا میای، صورتی ای
وقتی بزرگ میشی، سفیدی
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی
وقتی سردت میشه، آبی وقتی مریض میشی، سبزی
و وقتی می میری، خاکستری ای...
و تو به من میگی رنگین پوست
هامان عزیز این شعر رونوشتم تا بدونی هیچ گاه از روی ظاهردرمورد افراد قضاوت نکنی همه انسانها ذره ای ازوجودخداهستند وهمه چیزرنگ و بوی خداروداره عزیزم دوست بدارتادوستت بدارند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی