پدرم رفت
هیچ میدانی پدر که بعد از رفتنت دیوار بر من ریخت ؟!
هیچ میدانی که آتش شد تمام پیکرم در غم ؟!
هیچ میدانی صدای شیون من در جهان پیچید ؟!
هیچ میدانی که هر شب خواب من گم شد ؟!
هیچ میدانی ز اشکم جوی جاری شد ؟!
هیچ میدانی نگاهم روی قاب عکس غمگینت ... بی تحرک ماند ؟!
هیچ میدانی عزا گرفتم؟!
هیچ میدانی پدر از دست دادن چیست؟!
هیچ میدانی " یتیمی " چه دردیست؟!
هیچ میدانی که فرزندت چگونه زیست؟!
هیچ ..... یادت هست؟!
اشک من خون شد به راه تو ....
هیچ میدانی که دلبندت ... باز آغوش تو را میخواهد؟!
باز نوازش هایت را میخواهد؟!
باز عشقت را به جانم افتاد؟!
هیچ بوسیدی قبل از رفتن صورت پر التماسم را ؟!
پدر ...
هیچ یادت هست گفتی با تو می مانم؟!
اما پدر ... رفتی و نامت در قلب حزینم ماند و آتش شد به جانم...
عاقبت رفتی پدر ... اما از یاد من پر مهریت نخواهد رفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی