هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

هامان هستی مامان

پاک کن

1390/9/30 12:54
نویسنده : مامان رزیتا
657 بازدید
اشتراک گذاری

مداد گفت: متأسفم.

پاک کن گفت: چرا؟ تو هیچ کار اشتباهی نکرده ای.

مداد: چون تو به خاطر من اذیت می شوی.

هر وقت که من اشتباهی می کنم تو همیشه آماده ای که آن را پاک کنی ولی وقتی اشتباهاتم را پاک

می کنی بخشی از وجودت را از دست می دهی و هر بار کوچک و کوچکتر می شدی

پاک کن جواب داد: درست است، اما برای من مهم نیست.

می دانی! من برای همین ساخته شده ام. من ساخته شده ام تا هر وقت تو اشتباهی کردی به تو

کمک کنم با اینکه می دانم روزی تمام خواهم شد و دیگری جای مرا خواهد گرفت من از شغلم رضایت

 کامل دارم پس لطفا ناراحتی را کنار بگذار من اصلا دوست ندارم تو را ناراحت ببینم.

والدین هم مثل پاک کن هستند و فرزندانشان مثل مداد. آنها همیشه در کنار فرزندانشان

هستند و ا شتباهات آنها را پاک می کنند:حتی گاهی آسیب می بینند و کوچکتر و پیرتر

می شوند و عاقبت از دنیا می روند اگرچه در نهایت فرزندان جایگزین

دیگری (همسر) می یابند، ولی والدین همیشه از آنچه برای فرزندانشان کرده اند شادمانند

و هیچ گاه دوست ندارند

عزیزانشان را نگران یا ناراحت ببینند.

در تمام طول زندگی، من یک مداد بوده ام؛ واین موضوع که والدینم مانند پاک کن

هر روز کوچک و کوچکتر می  شوند مرا پر از درد و رنج می کند، چون می دانم

که یک روز آنها مرا ترک خواهند کرد و خرده های پاک کن تنها چیزی خواهد بود که

 به خاطرم بیاورد روزی چه کسانی را داشته ام.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
30 آذر 90 14:58
مطلب خیلی جالبی بود. منو برد تو فکر. مرسی
جغله کوچولو
1 دی 90 1:01
سلام تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛ ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است شب یلداتون مبارک باشه یک عکس به مناسبت شب یلدا تو خیابون عموهام ازم انداختند خوشحال میشم ببینین و نظرتون رو توی وبلاگم بگین اینم لینک عکسم http://www.jegheleh.ir/l01.jpg شاد و موفق باشید
نی نی توپولی
1 دی 90 18:22
آرزو دارم در پس یلدای زنگیت ... زایش خورشید خوشبختی را....
سمانه مامان پارسا جون
2 دی 90 14:01
خیلی زیبا بود
مامان ارميا
4 دی 90 10:37
واقعا قشنگ بود. دلم گرفت. خدا پدر ومادرها رو زنده نگه داره.
امیرمحمد واسراکوچولو
5 دی 90 22:37
سلام قالبی نداره ولی یه نکته وقتی به وبلاگ یکی نظر میدین بعده نام نوشته آدرس وب سایت/وبلاگ تو این بخش آدرسی که من درس کردم رو بزارین تا بازدید کننده ازاین طریق وارد بشه تا قالبی که من طراحی کردم رو ببینه واقعا خیلی خوشم اومد از تیپه هامان خدا حفظش کنه
مامان پرنیا خانوم
6 دی 90 10:07
خیلی زیبا بود خانوم طلا ای کاش ادما این قدر راحت همدیگرو میبخشیدن عزیزوبلاگتون خیلی زیبا و قابل تامل هست خانومی
امیرمحمد واسراکوچولو
7 دی 90 13:02
http://amirmohamad_asra.niniweblog.com/
امیرمحمد واسراکوچولو
9 دی 90 9:32
مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرارِ زخمِ کهنه دیروز نیست بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن ...
مامان ماهان
9 دی 90 16:08
خیلی خیلی زیبا بود عزیزم خدا پدر و مادرت رو حفظشون کنه و همیشه تنشون سلامت باشه
مامان رهام
20 دی 90 10:31
زيبا بود اشكم در اومد.من اصلاً طاقت ندارم ناتواني و پيري پدرو مادرمو ببينم خدا همه پدر و مادرارو حفظ كنه.آمين