پیش از تو


پیش از تو آبی آرام اجازه جاری شدن را نداشت

شقایق عاشق بود و اجازه دوست داشتن را نداشت

آسمان غمگین بود و چاره ای جز گریستن نداشت

پیش از تو قلبها بی ستاره بود و تنها....

غروب بی افق بود و سپیده دم بی نور....

فاصله ها مبهم بود و رویاها حقیقتی تلخ...

عشق احساسی غریب بود و ابدیت بی مفهوم و پوچ.

پیش از تو چشمها در حسرت یک نگاه عاشقانه بود و

چراغ ساحل آسودگی ها در بی کرانی دریا ناپدید می شد.

پیش از تو نیازمند چیزی بودم که باورش کنم و تو آمدی و

اکنون به برکت وجود توست که معنای واقعی عشق را درک کرده ام


پس بودنت در کنارم را همیشه می ستایم. پسر عزیزتر از جانم

زیباست وجودت که بیست و دوماه پیش خوشبختی این زندگی هفت ساله

 رو کامل کامل کردیدنیای زیبا