هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

هامان هستی مامان

هامان جون به روایت تصویر

1390/10/29 16:55
نویسنده : مامان رزیتا
632 بازدید
اشتراک گذاری

 

هامان خونه مادرجون

 

 

هامان به هنگام نماز

هامان بعد از حمام روزانه

هامان و تفکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان ماهان
29 دی 90 17:43
الهی قربونش برم من چه عکسهای نازی از هامان جون گذاشتی فداااااااااااااااااااااات بشم من چه تفکری هم میکنه
مهسا
29 دی 90 19:49
هامان جونم قربونت بشم که مثل ماه میمونی.
مامی مهدیار
30 دی 90 18:10
سلام الهی من قربون این شیرین عسل خوشتیپ و خوشکلمون برم با اون موهای خوشرنگش ماشاالله هزار ماشاالله بوس برای تو عزیز خاله
مامان یسنا
30 دی 90 23:41
آخی مرسی که عکس گذاشتی عزیزم !!! چه خوشگل شده تو این عکسها!!! خیلی خوبه که هامان جون پیشبند میبنده یسنا زیر بارش نمیره!!!!
سمانه مامان پارسا جون
1 بهمن 90 2:00
قربونش با اون موهای خوشگلش میبوسمش
پارميدا
1 بهمن 90 10:01
سلام هامان خوش تيپ ، افتخار بده يك عكس هم با ما بگير، ماه بودي ماهتر هم شدي خيلي مواظب خودت باش. وقتي نماز مي خوني منو هم دعا كن من هميشه به يادت هستم
مامان رهام
1 بهمن 90 10:46
سلام ماشاله چقد رنگ زرد بهش مياد .مامانش اسپند لطفاً.اين رنگا رنگ انگشتيه؟برا سن هامان و رهام ضرر نداره؟
mamane radin
1 بهمن 90 14:35
سلام خاله جون خوبی؟ مطمئنم خونه مادربزرگت کلی بهت خوش میگذره مثل رادین. عکسا خیلی قشنگ شدن مخصوصا لباسای هامانی که خیلی بهش میاد . بوسس. راستی گلم خودت رو ناراحت نکن برای حرفای مردم اگر بهشون اهمیت ندی وبهشون نشون بدی که برات اهمیتی نداره اونا هم دست از این حرفاشون برمیدارن. فقط خودت رو با اونا مقایسه کن که چقدر در برابر افکارت هیچ و پوچن. میبوسمت.
پرنیا جون و مامانش
6 بهمن 90 9:35
ناز دونه خاله چه قدر تو ماهی
مامان سپي
10 بهمن 90 13:24
زنده باشه خيلي بامزه است
رومینا
17 بهمن 90 22:50
اول حموم رفتی بعد نقاشی کردی با اول نقاشی کردی بعد رفتی حموم؟؟ من یه کم گیج شدم
رومینا
17 بهمن 90 22:52
منم میخوام بیام خونه مادرجون این آفتاب روی ای فرشها خیلی دوست دارم یاد بعدازظهرهای تابستونی خونه مادربزرگم می افتم که آفتاب پهن میشد تو اتاق و ما زیر آفتاب ولو میشدیم. چه خونه گرمی دارند
سوگند
12 تیر 92 11:33
هلوی خوردنی