هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

هامان هستی مامان

جذابیت انسانی

دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت . او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : ‘میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ ‘ یک دفعه کلاس از خنده ترکید … بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند : اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فر...
9 اسفند 1389

رفتار باکودکان

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آم...
9 اسفند 1389

رفتار باکودکان

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آم...
9 اسفند 1389

سخن آموزی در کودکان

    به جای قصه خواندن برای کودکانتان با آنها حرف بزنید به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است   صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و...
9 اسفند 1389

خدا

 روي هرپله كه ايستاده اي خدا يك پله       بالاتر ازتوست نه براي اينكه خداست،براي       اينكه دست تو رابگيرد ...
9 اسفند 1389

خدا

روي هرپله كه ايستاده اي خدا يك پله بالاتر ازتوست نه براي اينكه خداست،براي اينكه دست تو رابگيرد ...
9 اسفند 1389

بدون عنوان

تو مي گويي: ارزشش را ندارد. خدا مي گويد: ارزشش را پيدا خواهد كرد. تو مي گويي: از پس اش بر نخواهم آمد. خدا مي گويد: برايت شرايط كافي را مهيا خواهم كرد. تو مي گويي: مي ترسم. خدا مي گويد: به تو قدرت و عشق اعطا مي كنم. تو مي گويي: هميشه مضطرب و نگرانم. خدا مي گويد: به من اعتماد كن. تو مي گويي: به اندازه كافي باهوش نيستم. خدا مي گويد: اما من به تو دانش و هشياري بخشيدم. تو مي گويي: نمي توانم خودم را ببخشم. خدا مي گويد: تو را مي بخشم. تو مي گويي: هميشه احساس تنهايي مي كنم. احساس مي كنم كسي مرا دوست ندارد . خدا مي گويد: من عاشق تو هستم. و خدا باز هم مي گويد: تنها بدان كه هميشه به يادت هستم. ...
8 اسفند 1389

بدون عنوان

تو مي گويي: ارزشش را ندارد. خدا مي گويد: ارزشش را پيدا خواهد كرد. تو مي گويي: از پس اش بر نخواهم آمد. خدا مي گويد: برايت شرايط كافي را مهيا خواهم كرد. تو مي گويي: مي ترسم. خدا مي گويد: به تو قدرت و عشق اعطا مي كنم. تو مي گويي: هميشه مضطرب و نگرانم. خدا مي گويد: به من اعتماد كن. تو مي گويي: به اندازه كافي باهوش نيستم. خدا مي گويد: اما من به تو دانش و هشياري بخشيدم. تو مي گويي: نمي توانم خودم را ببخشم. خدا مي گويد: تو را مي بخشم. تو مي گويي: هميشه احساس تنهايي مي كنم. احساس مي كنم كسي مرا دوست ندارد . خدا مي گويد: من عاشق تو هستم. و خدا باز هم مي گويد: تنها بدان كه هميشه به يادت هستم. ...
8 اسفند 1389

آغوش

هامانم در آغوشم که می گیرمت ، تمام وجودم غرق در لذتی می شود که در وصف نمی گنجد.ظاهرش این است که تو به من محتاجی. اما از خدا پنهان نیست که محتاج تر از تو به من ، منم که به تو محتاجم. مامانی برام دعا کن من امروز به خاطر یادآوری خاطرات گذشته زندگیم خیلی سر در گم و ناراحتم کمکم کن تا فراموش کنم آنچه را که نباید به یاد آورم. هرچندوجود تو نشانگر این است که بعد از تمام مشکلات خدا لطفش را شامل حالم کرده تا با مادر بودن دنیایی پر از نشاط و آرامش داشته باشم. ...
8 اسفند 1389