هامانهامان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

هامان هستی مامان

تولد دوست خوبم رادین جون

رادین عزیزم تولدت مبارک امروز با شکوهترین روز هست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد   من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی ...
12 دی 1390

بوسه مادرم

  کودک که بودم .... وقتی زمین میخوردم ... مادرم مرا می بوسید ... تمام دردهایم از یادم میرفت ... دیروز زمین خوردم،دردم نیامد ...!! اما به جایش تمام بوسه های مادرم به یادم آمد ... ...
5 دی 1390

پاک کن

مداد گفت: متأسفم. پاک کن گفت: چرا؟ تو هیچ کار اشتباهی نکرده ای. مداد: چون تو به خاطر من اذیت می شوی. هر وقت که من اشتباهی می کنم تو همیشه آماده ای که آن را پاک کنی ولی وقتی اشتباهاتم را پاک می کنی بخشی از وجودت را از دست می دهی و هر بار کوچک و کوچکتر می شدی پاک کن جواب داد: درست است، اما برای من مهم نیست. می دانی! من برای همین ساخته شده ام. من ساخته شده ام تا هر وقت تو اشتباهی کردی به تو کمک کنم با اینکه می دانم روزی تمام خواهم شد و دیگری جای مرا خواهد گرفت من از شغلم رضایت  کامل دارم پس لطفا ناراحتی را کنار بگذار من اصلا دوست ندارم تو را ناراحت ببینم. و...
30 آذر 1390

یلدا مبارک

هامان و حامد عزیزم پاییز ثانیه ثانیه در گذر است، یادتان نرود اینجا کسی هست که به اندازۀ تمام برگهای رقصان پاییز برایتان آرزوهای خوب دارد یلدا پیشاپیش مبارک درودی به زیبایی نام اهورامزدا، به بزرگی فلات آریایی به زرینی برگهای اوستا، به بزرگی تاریخ پارس و به گرمی آتش مقدس زرتشت: هدیه به شما دوستان عزیزم که از نسل کوروش و داریوش هستید   یلدا مبارک ...
29 آذر 1390

بچه که بودیم

بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید! بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم   بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم بچه بودیم راحت دلمون نمی شکستن بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه   بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه کاش هنوزم همه رو ...
23 آذر 1390

آرزویم

هامان جانم برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی آنچه را که باید دوست بداری و فراموش کنی آنچه را که باید فراموش کنی . برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم. برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی و با خنده‏ ی کودکان. برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار. بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی. ...
23 آذر 1390

تشکر از دوستان

  لازم می بینم که از تک تک شما دوستان عزیزی که همواره جویای احوال ما بودید تشکر کنم و دست های تان را به گرمی بفشارم. واقعا که دوستی را در حق من تمام کردید و بقدری نسبت به من لطف داشتید که جبران مهربانی های شما از بضاعت من خارج است. نشان دادید که دوستی های مجازی از روابط و دوستی های دنیای ملموس، واقعی تر است و ارزش و اهمیت این  "دایره دوستی"  را بیش از پیش به من نمایاندید. شما دوستان این احساس را در من بوجود آورده اید که گویی بر کوهی تکیه کرده ام، کوهی استوار که تیشه های فرهادوار تان نقش ماندگار عشق را بر آن حک کرده است. قدر این کوه را می دانم و همچون پرنده ای، در شیار های این کوه لانه ای خواهم ساخت ...
12 آذر 1390

آرزوی من

  هامان جان آرزویم برای تو این است: در میان مردمی که می دوند برای زنده ماندن آرام قدم برداری برای زندگی کردن   عزیز دلم این روزا من و شما شدیدا مریض هستیم و حسابی درگیر این سرماخوردگی لعنتی هستیم یه خط درمیون میام سرکار خیلی این مدت اذیت شدیم امیدوارم هر چه زودتر حالمون خوب بشه با این شرایط هم نمی تونیم جایی بریم البته یکشنبه شب با اصرار دوست عزیزمو رفتیم خونشون و شمابا یاسین جون حسابی بازی کردی و بهت خوش گذشت دیروز هم که خون مونم و کلی با هم بازی کردیم و خوش گذروندیم نمی دونم چرا راه به راه میومدی و منو می بوسیدی شاید ازاینکه خونه مونده بودم و با هم بودیم داشتی سپا...
8 آذر 1390

نگرانی من

  فرشته کوچولوی مامان دو روزه خیلی دلگیرم آخه شما شدیدا سرماخوردی و خیلی کسل هستی اصلا" حوصله بازی نداری کمتر می خندی کمتر بازی می کنی غذا نمی خوری بهونه گیر شدی توی خواب هذیون می گی اینا همه منو عذاب میده اومد ولی خوشبختانه از اونجایی که خیلی صبرم زیاده سعی دارم به روی خودم نیارم ولی شدیدا غصه دارم چرا کوتاهی کردم روز دوشنبه می خواستی با بابا بری بیرون کلاه سرت نذاشتی برات کلاه آوردم بابا گفت هوا گرمه ای کاش قبول نمی کردم به هر حال پیش اومده خدا کنه زودتر خوب شی و مثل قبل سرحال و با نشاط باشی گل پسرم ...
2 آذر 1390